7 میانبر برای نوشتن عنوان های بسیار خوب

در چند ماه گذشته با نویسندگانی از وبسایت هایی مثل، Entrepreneur، Forbes ،INC ،Buzzfeed،Huffington Post
ارتباط داشتم که از آنها برای یافتن راه های ساخت یک عنوان عالی کمک بگیرم. در یک حالت کلی تر، همچنین مایلم بدانم چه چیزی باعث فراگیرشدن بعضی مقالات در رسانه های اجتماعی می شود، در حالیکه بقیه آنها در صفحه اصلی باقی مانده و خاک می خورند. 
من این شانس را داشتم که نظرات دو تن از نویسندگان بی نظیر را  داشته باشم؛ در حالی که بقیه نویسندگان یا کارهای زیادی گفتند که انجام دهم و یا اصلا پاسخی به سوالاتم ندادند. این نویسنده های بی نظیر یکی جان رامپ تن، کارآفرینی با کار پیاپی بود که برای شرکت در Entrepreneur.com به اندازه کافی دیوانه بود و نویسنده دوم، متیو جونز، مربی شیوه زندگی و کارشناس روان درمان گری، که معمولا درInc.com مشارکت می کرد.
مت در حین صحبت ها به من گفت عنوان یک عاملی است که دست کم گرفته شده و یک فاکتور اثرگذار برای مقالات است. اگر یک مقاله نویس در Inc.com این مطلب را به من گفته بود، خواندن این مقالات شاهدی بر صحت این مطالب بود. 
در ادامه پاسخ های آنها، من تصمیم گرفتم که خودم در این راه مقداری دوندگی کنم. من اینترنت را برای یافتن عناوین مورد علاقه ام زیر پا گذاشتم، آنها را نوشتم و عناوین بهتر را برای تحلیل اینکه چرا آنها را می خوانیم، بررسی کردم. 
همراه با پاسخهای سخاوتمندانه آن نویسندگان به پرس و جوهای من، فکر می کنم، می توانم چیزی که ارزش وقتتان را داشته باشد گزارش دهم. اجازه بدهید بدون فوت وقت به این مطالب بپردازیم.

 مخاطبین
من از این جمله کلیشه ای وکلی که می گوید: مخاطبانت را بشناس بیزارم.
این جمله چه معنی می دهد؟ یعنی برای شناخت آنها باید به خانه آنها بروم و با آنها شام بخورم؟ 
بعد از تحلیل17 عنوان متفاوت، با نگاهی به چند عنوان خودم که موفقیت آمیز بودند، به گمان من انسانها به سه دلیل عناوین را میخوانند:

1- برای فرار
فرو رفتن در کار (اکثر مواقع)، فرو رفتن در کارهای سخت روزانه و گاهی اوقات می خواهیم به 42 پست با مزه وبلاگ Tumblr که درباره گربه هاست، نگاهی بیندازیم. به عبارت گسترده تر، وقتی من از کلمه فرار استفاده می کنم، شامل دو بخش می شود: بذله گویی و هیجان انگیز. ما مقالات را به این دلیل می خوانیم که ما می خواهیم مدتی را بخندیم و هیجان ها قلب ما را به تپش وا دارند. به همین خاطر است که ما کتاب می خوانیم یا یک فیلم را تماشا می کنیم.

2- برای اینکه از نظر احساسی تکان بخوریم
برخی از بهترین عناوین، درون ما را به لرزه در می آورند. این عناوین به ما مبارزه، زحمت کشیدن و شیوه نگاه جدید به زندگی را پیشنهاد می کنند. بعضی وقتها ما راه دیگری نداریم، جز اینکه کلیک کنیم و کل مطلب را بخوانیم. 

3- برای آگاه بودن
اگر به سایت Entrepreneur.com بروید، خواهید دید که 75% مطالب درباره ی نکات بیزنس و توصیه هایی است که قول می دهد که به ما در راه رسیدن به اهدافمان کمک کند. من یکی از خوانندگان پر و پا قرص این سایت هستم. آنها واقعا راه مطلوب را برای تبدیل به بهترین فردی که می توانم باشم؛گشودند.کاری که بعضی از عناوین به سادگی آن را انجام می دهند.
شناختن مخاطبان به طور کلی به این معناست که انسان بودن را درک کنیم. همه ما دوست داریم سرگرم، فعال و آگاه باشیم. شانستان می زند اگر عناوینتان یکی از این روزنه ها را داشته باشد، در این صورت عنوانتان طلایی خواهد شد.

بگذارید قبل از شروع، نگاهی به آمار بیندازیم:
بعد از بررسی 17 مقاله، من دریافتم که هیچ وقت عناوین آنها بیش از 11 کلمه نمی شود. در واقع، میانگین چیزی نزدیک به ده کلمه برای هر عنوانی است. WebpageFX  یک شرکت بازاریابی اینترنتی با تمامی خدمات در هاریسبورگ است که عناوین درخشانی را منشر می کند. این شرکت بیان داشته هر عنوانی نباید بیش از 8 کلمه باشد.
من هنگام نوشتن این مقاله، یکی از نکات آنها را استفاده کردم. همچنین 5 تا از 8 عناوین مقاله های طبقه بندی شده بر اساس لیست، تعداد کلماتش بیش از 20 تا بود. بنابراین اگر می خواهید یک عنوان لیستی بنویسید، عنوان را بین 8 تا 11 کلمه نگه دارید و 20 مورد قابل تعقیب بعد از آن اضافه کنید.

هم اکنون اجازه دهید به طور جدی به این موضوع بپردازیم.
1))صداقت
دریافتم دو تا از 17 مقاله ای که انتخاب کرده بودم، در عناوینشان از عبارت حقیقت تلخ و ناخوشایند، استفاده کرده اند. یکی از این مقالات مربوط به دوستم متیوجونز نویسنده سایت Inc.com می باشد.
او به من گفت موفق ترین مقاله من تا این تاریخ، عنوانش «20 حقیقت تلخ درباره زندگی که کسی نمیخواهد آنها را بپذیرد» بود که در کمتر از 72 ساعت 700000 بیننده جذب کرد. این مقاله چون واقعی، صادقانه و دارای عمق مناسب برای ربط دادن به عنوان بود، نتیجه مطلوبی داشت و موفق شد.
700000 بازدید؟؟؟؟ باور نکردنی است.
مقاله دیگری که از آن لذت بردم، مقاله «نیکولاس کل» با عنوان « 20 حقیقت تلخی که همان 20 چیزی است که باید بشنوید» بود. جالب است که ما تمایل به رک و صادق بودن دوستانمان نداریم اما دقیقا دنبال این ویژگی در اینترنت می گردیم.
و همچنین، مقاله ی «تراویس براد بری»  با عنوان « ده عادت بدی که باید از فعالیت های روزانه تان حذف شود» را در این طبقه بندی آوردیم.

2)) هیجان ایجادکنید.

مت جونز یک راز را درباره ساختن عناوین برایم آشکار ساخت که من سعی بر پیروی از آن، در کار خودم برای انتخاب عنوان دارم. او گفت وقتی که در حال نوشتن عنوان هستید، باید تضاد درونی و هیجان ایجاد کنید که دیگران به کلیک روی عنوان ترغیب شوند. بدون صرف زمان کافی جهت ساختن عنوان، بهترین کارتان خوانده نخواهد شد.
برخی از بهترین عناوین که راهنمایی اخیر را رعایت کرده اند در مقاله Entrepreneur بود تحت عنوان: «قبل از اینکه از وای فای عمومی استفاده کنید، این مطلب را بخوانید» و همچنین مقاله ی Rachel Ritlops تحت عنوان: « نه علامت که نشان می دهد شما زندگی کاری متعادلی ندارید».
من این دو نکته را در اول آوردم چون از بقیه به هم نزدیک تر هستند. هیجان و صداقت دست در دست هم و وابسته به هم اند.

3)) مخاطبانتان را به عمل وادارید.
اینکه نویسندگان می خواهند اولین جمله کتابشان جمله پرمحتوا و سنگینی باشد، دلیلی دارد. نویسندگان خوب اینترنتی هم، این مسئله را در عناوینشان رعایت می کنند. مثال های اولیه این مطلب عبارتند از: نوشته سامانتا سوفکا با عنوان اقدام زیبای آقای یام مکلن و همچنین نوشته  لیز ریان با عنوان استخدام کننده مس می گوید شما برای مصاحبه خوش شانس هستید.
ما فورا در یک موقعیت قرار می گیریم، خواه خواسته باشد یا ناخواسته و این یک مسئله  فریبنده است چون ما باید بفهمیم که ادامه این داستان چگونه است؟

4)) یک داستان تعریف کنید. 
عناوینی که با وعده داستان همراهند، برای ما واقعا غیر قابل مقاومت هستند. مثلا عنوان «بالاخره چگونه در اواخر سی سالگیم فهمیدم که غیر عادی هستم»  یک مثال عالی برای از دور پدیدار شدن یک قصه است. مورد مشابه را لوکاس فانو با عنوان « 22 داستان درباره خانه بدبختی کارگران» بکار برده است. فرق ندارد که یک داستان عالی درباره چه موضوعی باشد، در هر صورت مقاومت برای ما سخت است.

5)) شوخ طبعی به کار ببرید.
اجازه دهید چند عنوانی را که Buzzfeed دراینترنت به کار برده ذکر کنیم؛ این عناوین جذابند چون بامزه هستند. عنوانی که اندی گلدرز گفته این است: « 21 پست بامزه هری پاتر در وبلاگ تامبلر که به شما کمک می کند کمی چرت و پرت را محقق کنید»، که سریعا به ذهن می رسد و همچنین از عنوانی که کت آنگوس نوشته بود بسیار لذت بردم «23 پست وبلاگ تامبلر درباره سگ ها که بدون خندیدن از آنها نمی گذرید».
Buzzfeed  دارای عناوین زیاد و جذابی است و اگر یک درس را با نوشتن آنها البته در کنار مقالات بیاموزید، به صفحات پیش رو بروید و یادداشت برداری کنید.
دیگر عنوان بامزه ای که من برخورد کردم، نوشته  لیلی ورکنه بود تحت عنوان« سولانژ با اولین عملکرد  SNL خود همه را مبهوت کرد، انگار که او یک شاهزاده است». و همچنین عنوان میشل لما « واقعا GIFs حیوانات دیزنی دوست داشتنی و قشنگ است»
واقعا اینطور است!...

6)) دستبرد زدن
من یک فرضیه دارم که چرا دیدن کلمه دستبرد زدن یا هک کردن، در یک عنوان ما را برای کلیک کردن ترغیب می کند. این کلمه یک چیز ناشناخته مثل یک راز را به شما پیشنهاد می کند. من معتقدم که دوستم، مت جونز از این موضوع در مقاله خود استفاده کرده است.      «یک راز غایی درباره زندگی که هیچ کس نمی خواهد شما آن را بدانید».
به یاد دارم زمانی که دوستان دوره دبستانم، به این موضوع میل داشتند و پیروزی هایشان در بازی را برای من می گفتند من فکر می کردم که یک داستان شکست تحت فشار برایم تعریف شده است.
ما عاشق عنوانی هستیم که واجد یک حقیقت یا اطلاعات نهفته است که بسیاری از مردم آن را نمی دانند. همانگونه که قبلا گفته ام، این قسمتی از طبع انسان – و مخاطبین شما می باشد.
مثالهای خوب دیگری که دیدم، از گینگر دین بود تحت عنوان: «با این دستبرد زدن های پول، هزاران دلار ذخیره کنید». و لری آلتون می گوید:« 6 هک مسافرتی از مسافران باتجربه بیزنس».

7)) تعهد به تحقق رویاهایتان
شخصا بهترین محرک برای من، این است که خودم به رویایم واقعیت دهم. من قصد انجام کارهای زیادی را دارم مثلا: برای پلات، فرم های بیشتری بنویسم، خواننده های بیشتری برای بلاگ سفر جمع کنم ویک فرد مهربان، سالم و موفق باشم.
وقتی مقاله هایی مثل «5 قانون بازاریابی که به شما کمک می کند تا جایگاه درست و موفقیت هایتان را پیدا کنید» نوشته هان گوان؛ را می بینم، ترغیب می شوم که به سمتش شیرجه بزنم. موفقیت یک کلیدواژه در این عنوان است. هر مقاله ای که ما را با خواندن محتوایش، یک قدم به هدفمان نزدیک کند، مسیر درستی را پیش رو دارد.
من همچنین از عنوانی که جان رامپتون نوشته بود لذت بردم: 20 نشانه که به شما می گوید در مسیر میلیونر شدن هستید.
دوستم مت جونز می گوید: یک عنوان می تواند یک مقاله را بسازد یا از بین ببرد؛ چه محتوا در آن سطح باشد چه نباشد. اگر عنوان خوبی نداشته باشد، خوانده نخواهد شد.

پس به یاد داشته باشید، صادق باشید، دزدکی کمی هیجان ایجاد کنید، یک داستان خلق کنید، بانمک باشید، به گفتن یک راز میل کنید(منحرف شوید)، و درباره  رویاهایمان حرف بزنید و البته، همه این کارها را فقط در 11 کلمه منعکس کنید.

انتهای مقاله/

انتخاب عنوان مناسب برای محتوا